توی تعطیلاتم به سر میبرم
کتاب آناتومی با قطر چندصد صفحه ای یه گوشی از اتاقم وله و هرشب به خودم میگم که دیگه از فردا ششرو میکنم به خودنش
هرروز انگلیسی میخونم و چینی
و وقتی که چینی میخونم تو دلم ناامیدی موج میزنه که توی ایران کار پیدا نمیکنم و همه ی این زحمتا به باد میره و همه ی چینی رو فراموش میکنم
امروز بعد از مدت ها دوباره اومدم آلمانی بخونم و الان حس کوبیدگی دارم از این که چیجوری میخام یکی از زبانای سخت رو خودم همینجوری یاد بگیرم
نظری ندارم راچع به این که آینده م چیجوری میشه ولی امید دارم که آینده ی خوبی بشه .
|پنجشنبه چهاردهم بهمن ۱۳۹۵|14:8|PANAH |
چقدر بی تجربه م ......برچسب : نویسنده : night0stars بازدید : 71