نسل ابر

ساخت وبلاگ

همیشه اونی که از رفتن آدما مطمئن میشد من بودم.
اونی که هروقت کمرنگ میشدن، پررنگ میشد
اون که میگفت شاید واقعا گیره
شاید واقعا حالش خوب نیست
شاید واقعا نمیتونه که باشه

همیشه اونی که پیام آخر رو داده من بودم
همیشه اونی که رفتن آدما رو نگاه میکرد من بودم
همیشه اونی که بلد نبود نشونه ها رو ببینه من بودم.

حالا هرکسی که میاد، اول رفتنش رو می بینم
قبل از رفتن آدما، تنهایی رو دوره میکنم
خودم رو واسه ی نبودن بقیه آماده می کنم
قبل از این که از دست بدم، بارها خداحافظی میکنم

فاصله رو مرور می کنم
رفتن ها رو عادت می کنم
ما برای مردن زاده شدیم ...

+ چجوری از دلم بگم به تو ...

چقدر بی تجربه م ......
ما را در سایت چقدر بی تجربه م ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : night0stars بازدید : 46 تاريخ : دوشنبه 21 فروردين 1402 ساعت: 12:32